کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

یک مرد کوچک

تولدت مبارک

امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . . تولدت مبارک     ...
28 بهمن 1390

اولین جشن تولد

امشب تولد پسر خاله من "پرهام" بود.خونه ی خاله جون دعوت بودیم.دیر رسیدیم چون بارون میومد وحسابی ترافیک بود.خاله جون برای آقا پرهام کیک پخته بودن و قرار بود با همون کیک برای کیارش هم یه جشن کوچولو بگیریم با چند تا عکس.آخه مامان بزرگ همسرم فوت شدن و نمیتونیم جشن بگیریم.این شد که من به آقای پدر گفتم برن از قنادی پایین خونه ی خاله شمع 1 بگیرن ولی ایشون حوصله نداشتن....در نتیجه بابا جون این زحمتو کشیدن و توی قنادی اینقدر ذوق زده شده بودن که جلو جلو یه شمع 2 هم برای سال دیگه ی نوه شون خریده بودن.با اون شمع 1 و کیک کلی عکس گرفتیم  و بعدش در کمال ناباوری کلی هم کادو گیرمون اومد .اولیش هم یه کامیون بزرگ بود که دایی جون رضا زحمت کشیده بودن و کیارش...
28 بهمن 1390

اسباب بازیهای آقا کیارش

این ماشین قرمز رو وقتی رفته بودیم مشهد برای کیارشم خریدم.خیلی دوستش داره. این دو تا رو هم مادر جون وقتی از سرکار برمیگشتن خونه براش خریدن.آخه دیگه از اسباب بازیههای خودش خسته شده بود: خیلی ساده هستن اما مادرجون اینارو با عشق براش خریدن. ...
25 بهمن 1390

کیارش و کتاب

دیشب بابا برای آقا کیارش دو تا کتاب هدیه آورد .اینا رو بابا قبلا سفارش داده بود و دیروز به دستش رسیده بود.     اینم جورابایی که دو شب پیش برای کیارش خان خریدیم البته اون نارنجیه رو خودشون انتخاب کردن...       اینم زبون کیارش خان:   ...
2 بهمن 1390
1